شعر « خرمن عشق » – مهری معلمی
خرمن عشق
سالها چشم من و دشتِ نگاهی تب دار
سالها بغضِ من و حسرتِ آهی تب دار
بارها سیل دو چشمم شده مرهم بر دشت
آه از غمزه ی بیجای گیاهی تب دار
چشمکی بود دم خلوتِ دل با چشمت
سالها چشم من و سرمه ی راهی تب دار
نفس بوسه ی تو سوخته لبهای عطش
عقل تا مرز جنون کرده گناهی تب دار
اتفاقی که نیفتاد همین عشق تو بود
بر سرِ قلب من حالاست کلاهی تب دار
خوشه ی عشق که پیموده ره فصل درو
شده از آتشِ دل خرمن کاهی تب دار
باز هم تنگ غروبست و دلم بارانیست
آه کو خنده ی خورشید و پگاهی تب دار
سالها حالِ خودم را به خودم باریدم
گاهی از ریشه زمستانی و گاهی تب دار
مهری معلمی
10 دیدگاه
محمد جدی · 2023/12/14 در
🌱✌
اصغر داداش زاده(افیون) · 2022/04/30 در
واقعا لذت بردم
علیرضا خوشرو · 2021/09/06 در
سلام
درود بر شما
بسیار زیبا
ماشاالله
🌹🌹🌹
مهری معلمی گرجی · 2021/09/21 در
درود بر شما جناب خوشرو….ممنونم بابت این همه لطف..نگاهتون زیباست هنرمند
سمیه افشار · 2021/08/29 در
واقعا زیبا بود بی تعارف میگم گاهی اوقات اشعار شما آدمو به یه دنیای دیگه میبره موفق باشید
سالها حال خودم را به خودم باریدم
مهری معلمی گرجی · 2021/08/31 در
درود بر شما خانم افشار متواضع و بااخلاق..زیبایی در نگاه شماست…ممنونم که خوشتون اومده..نوش نگاه قشنگتون
نرگس میرشاهی · 2021/08/09 در
شعر خیلی قشنگی بود. هر بیتش عالی و بدون نقص . 👌🌹
مهری معلمی گرجی · 2021/08/13 در
درود بر شما خانم میرشاهی عزیز…سپاس از مهرتان…ممنونم بابت انرژی مثبت شما
هاجر امانی · 2021/08/09 در
بسیار بسیار زیبا سرودید مثل همیشه محکم و بدون نقص
امیدوارم همیشه بدرخشید
مهری معلمی گرجی · 2021/08/09 در
سپاس از لطف شما بانوی بااخلاق..منم بهترینها رو برای شما آرزو دارم…و آرزو میکنم این احساس قشنگتون چراغ راه پیشرفتتون باشه