ترانه « فانوس دریایی » – بانو (الف) اعظم اسماعیلی
فانوس دریایی
حالم شبیه ماهیه
تنها تو اقیانوس بود
گاهی شلوغ و گاهی سرد
در گیر یک فانوس بود
من قعر دریا بودمو
محکوم نابودی ولی
حسی مثه راه نجات
تو قلب من بودی ولی
تاریکی و سردی، عجیب
کل وجودم رو درید
مثه غم تار عنکبوت
قلب و نگاهم رو تنید
فانوس دریایی من
راهم پر از گم شدن
سهم نگاهم غیر تو
محکوم به پژمردن
جوری من و وابسته کن
تا نشکنم مثل صدف
موجای ساحل رو ببین
خسته نمی شن از هدف
دریای احساست به من
وابستگی رو یاد داد
عین نجات من شد و
تنهایی رو بر باد داد
بانو (الف) اعظم اسماعیلی
3 دیدگاه
نرگس میرشاهی · 2021/08/06 در
👌👌بسیار عالیه
سمیه افشار · 2021/06/14 در
شعر زیبایی بود دو سه بیت آخر خیلی به دلم نشست موفق و پایدار باشید دوست من
ملیحه ارجمند · 2021/06/11 در
موفق باشید بانو جان