ترانه « خواهش نمیکنم » – بانو (الف) اعظم اسماعیلی
خواهش نمیکنم
شوخی زیبایی نبود
اون اضطراب و دلهره
وقتی ازت حرف میزنم
غم تو نگاه من پره
پاهات که راهی شدن و
دستات دیگه سهمم نشد
درگیر من نباش دیگه
حرفات برام مرهم نشد
شوخی نبود دل کندنت
تردید توی موندنت
موند روی قلب عاشقم
حسرت واسه بوسیدنت
خواهش نمیکنم ازت
بیزارم از از اصرار و شک
مجبور رفتن بودی و
درگیر یک انکار و شک
هرجا که هستی تو بدون
یادم نمیره که چی شد
قلبم ترک خورد بعد تو
حال چشام که ابری شد
وقتی بهم خندیدیو
از رفتنت حرف میزدی
شوخی زیبایی نبود
وقتی به قلبم سر زدی
بانو (الف) اعظم اسماعیلی
10 دیدگاه
سامان نصر · 2022/06/13 در
قلمتون زیباست موفق باشید
طاهره سبحانی · 2022/05/14 در
درود و سپاس از شعر زیبایتان
قلمتان مانا
زهره مفتحی · 2022/04/09 در
ترانه تون بسیار بسیار دلنشین بود💓💓لذت بردم ز خوندنش
علیرضا خوشرو · 2021/09/07 در
سلام
بسیار زیبا
درود بر شما
🌹🌹
نرگس میرشاهی · 2021/08/06 در
چقدر این شعرتون رو دوست دارم. عالیه .خیلی دلنشینه 🌸🌸
سمیه افشار · 2021/06/14 در
سلام .باید بگم با کلمات ساده ای که هرروز هزار بار میشنویم و ساده از کنارشون میگذریم ،خلق کردن همچین ترانه های بامسمایی کار هرکسی نیست .تبریک میگم به شما همیشه بدرخشید.
ملیحه ارجمند · 2021/06/11 در
زیبا بود و سرشار از احساسات ناب زنانه
موفق باشید
محمدرضا کیقبادی · 2021/06/01 در
ترانه ی زیبایی بودپیروزباشید
فاطمه میرزاعلیان · 2021/03/13 در
بانو ،الف ،مانند الف ،اول هستید ،درود برشما ،جاودان و پیروز باشید .
اعظم اسماعیلی · 2021/04/08 در
عزیزدلید دوست خوشذوقم 🌻🙏🏻❤